نوشته وحید حاج سعیدی؛
در روزگاران قدیم پیرزن جادوگری عاشق یک آقا زاده شد. اما از آنجا که پیرزن جادوگر دماغ دراز و ظاهر بد ترکیب و نخراشیده ای داشت تصمیم گرفت اول دستی به سر و روی خودش بکشد تا آقا زاده پس از دیدنش وحشت نکند و پس نیفتد.
کد خبر: ۳۴۸۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
داستانی کوتاه درباره سفری متفاوت به قلم حمیدرضا نظری:
سمفونی شگفت انگیز شب و شیدایی ، نوشته حمیدرضا نظری داستانی است که به سفر پیوند خورده اما این سفر از جنسی متفاوت است.
کد خبر: ۳۴۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۱
به قلم نرگس ممبینی؛
مهلا در یکی از روستاهای اطراف اهواز زندگی می کرد و اگر میخواست با ارفاق به زندگی اش نمره بدهد در حد قابل قبول بود تا اینکه کرونا آمد....
کد خبر: ۲۹۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۹